jiyar آخرین مطالب صفحات وبلاگ دوشنبه 90 خرداد 16 :: 9:50 عصر :: نویسنده : ئابا ژیار
بانوى خردمندى در کوهستان سفر مى کرد که سنگ گران قیمتى را در جوى آبى پیدا بانوى خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود. مسافر گرسنه، سنگ زن خردمند هم بى درنگ، سنگ را به او داد.مسافر بسیار شادمان شد و از این که بالاخره هنگامى که او را یافت، سنگ را پس داد و گفت:خیلى فکر کردم. مى دانم این موضوع مطلب : پیوندهای روزانه پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||